نصر  وحدت

نصر وحدت

این وبلاگ جهت اطلاع رسانی حقایق بدون سانسور فعالیت می کند.
نصر  وحدت

نصر وحدت

این وبلاگ جهت اطلاع رسانی حقایق بدون سانسور فعالیت می کند.

تاریخ هزارستان

اولین مرد تاریخ هزارستان ایت الله بهشتی بود،که ان منطقه را بنام هزارستان,به رسمیت شناسی معرفیکرد،اما این افتخار غضب شد.با‌ آن هم نظر من است که خراسانی ها و هزارستانی ها را به حال خودشان واگذاری کنیم.
بیایم خراسانی و هزارستانی را به حال خودشان بگذاریم این دو گروه چاره ای جز جنگ و یا (همگام با شیعیان و تاجیک های میان رو) ندارند. حتی اگر پشتون هم شوند از تسویه حساب طالبان در امان نیستند،رهبران آنها برای احقاق حقوق مردمش خیلی جهاد علیه وطن و مردم کشور کرده ند که متضرر ترین آن قوم پشتون در زمان حکومت لبنان کوچک و ریاست جمهوری ربانی بودند،برای نمونه دشت لیلی و قبل از سقوط مزار شریف.
اگر گزینه جنگ را برای این دو گروه مدنظر بگیریم باز هم شکست خورده اند،چون رهبران ازبک ‌ و هزاره و تاجیک مستقل نیستند حتی احمد مسعود که مستقل وارد میدان شد،می بینیم در بیش از یک سال نتوانستند یک دره را بگیرند‌.
از نظر من؛آقا صائب،از این بحث خارج شویم بهتر است،بگذاریم این ها مثل دوران جمهوریت مصرف بزرگ نمایی رهبران جعلی با نام های تحملی باشد . این ها در فرصت سوزی خو گرفتن. الانم با رویا پردازی برای خود هزارستان ساخته و ریس جمهور آن را عزیر رویش انتخاب کردند . در صورتی که پشتون ها به این ها اجازه گرفتن یک گوشی آیفون را نمی دهند،کوچ های اجباری و تصرف سرزمین های بومی و قتل های سیستماتیک فرهنگ شده،چطوری لاف فدرالی می زنند آن هم در این شرایط که یک رهبر خراسانی و یا هزارستانی در داخل کشور نیست و مردم این دو قوم شلاق طالب را از آزادی‌های رهبران قومی این دو بهتر می دانند. بنابراین تلف کردن زمان برای رویا پردازی های این ها بیهوده است‌‌.
سادات باید از این شرایط برای ارتقای کیفیت سیاسی و اجتماعی استفاده کنند. حکومت فعلی بهترین فرصت است .
طالبان آنقدر که با سادات احترام و اعتماد دارد،به سه قوم دیگر(هزاره،ازبک،تاجیک)ندارند. وحدتی ها هم مجبور است شیعه شوند تا از گزند طالب در امان باشد.

سیدی که با دیدن این مستند، خون اش به جوش نیاید خون حیدر کرار در رگ نیست.



سیدی که با دیدن این مستند، خون اش به جوش نیاید خون حیدر کرار در رگ نیست.
مردم افغانستان و تک تک نفوس سادات جهان در قبال کشتار مردم سادات یکاولنگ مسئولند. اگر شما سکوت کنید مطمئن باشید با جنایت طالبان سهیم هستید. البته سهم شیعیان هزاره و سید هوادار حزب وحدت از جنایت طالبان کمتر نیست. شماهای که برای بوسیدن پای خلیلی ابا و قبای پیامبر را بی عزت می کنی،جنایتکار تر از شخص خلیلی هستید.شماها گروه خطرناکی هستید که وجودتان حتی امنیت کشور را تهدید می کنند و باره ئر فضای مجازی حکومت را تهدید کرده اید(وندی) .

شیعیان هوادار مزاری و خلیلی و محقق، روی قضیه افشار و یکاولنگ با تبلیغات دروغ خاک ریخته اید.

درد آور تر این هست که هواداران مزاری از شدت کینه ای تاریخی که با نسل کوثر دارند دلیل این جنایت را پناه بردن به طالبان می دانند در صورتی که در این مستند دیده می شود که طالبان و وحدتی ها بر خانه های این ها حمله کرده است. اما همین جماعت فریب خورده پناه بردن مزاری را مذاکره و شکست افشار را نسل کشی تبلیغ می کنند در صورتی که همه اسناد خلاف این ادا را نشان می دهند باز هم لجاجت کرده نسل جوان را بسوی تحقیر شده دعوت می کند.

و اما مسئولین و سادات،که در حکومت سهم دارند اگر این موضوع را پیگیری نکنند مطمین باشید که خودم در وقتش با شماها که شرکای جنگ داخلی هستید، تسویه حساب می کنم.برای من تکان دهنده هست....وقتی شنیدم این بانوان می گویند خلیلی در کنار طالب بر ما حمله کردند. من از سید حسین عالمی بلخی هیچ توقعی ندارم او یک فسیل هست یک جسم متحرک که در جامعه تشیع بین هزاره و سید وا مانده است. عالمی به بلخی،هیچ خون شریکی با سادات با اصل و نسب ندارد.
اما آقای سید محمد علی جاوید که در حکومت اشرف غنی سهم چشم گیری داری از شما با وجدان تر و بشر دوست تر کسی تا فعلا نیست،بیا و خون شهدای یکاولنگ را فریاد بزن و دامن نسل جوان سید را از تهمت سی ساله دجال افشار پاک کن. نسل جوان سادات با این تهمت ها اصالت خود را از یاد برده اند که نسل مردی هست که وقتی قوم جاهل را دعوت می کرد دختران خود را زنده بگو نکنند به او سنگ و دشنام نثار می کرد. آقای جاوید کم مانده نسل جوان ما در در میان این اسید،هضم شود. آنهایی که از تهمت این دجال آگاه هست و با لباس روحانیت سکوت می کنند، می گویم شیطان زبان شما را بسته تا چشم و زبان را بر حقیقت





https://www.facebook.com/RepublicOfSadat/videos/1852021648254033/UzpfSTEwMDAwNDM0NjU1NzQxOToxNDkyODk2NDgwODY1MjIz/



سید انوری کیست؟

بعضی، مخاطبان اعتراض دارند، که چرا از سید حسین انوری و دیگر سادات مثل هادی و کاظمی و غیره مطلبی منتشر نمی‌کنم.؟بنظر می رسد، آنها فکر می کنند،من حزبی ام و یا قوم‌گرا!

خدمت شما عرض کنم که من بارها در مورد ساده لوی سید حسین انوری در مورد جنگ ۲۳ سنبله ۱۳۷۳ مطالبی را نوشتم و بار دیگر در مورد این سهل انگاری کمر شکن،یادآوری می کنم.

چون در افغانستان،هر مساله ای قومی سنجش می شود،سیدی که ضعف های سید حسین انوری را کتمان کند،سید نیست. البته من با این سنجش مخالفم و یک قوم را هرگز بخاطر یک شخص مجازات نمی کنم. همان گونه که تا حالا بر قومی به خاطر رهبر محاربش از صبوری و ملایمت استفاده کردم و بر آنها با مهربانی سخن گفتم،از این به بعد هم‌ با ملایمت به روشنگری ادامه می دهم.چون مطمئنم نسل فریب خورده،به دامن برادری و برابر بر خواهند گشت. همانگونه که به دامن شورای نظار برگشتند .

سید حسین انوری درس عبرتی هست برای سادات حزبی. او ضعف های زیادی داشت،مخصوصا در جنگ ۲۳سنبله ۱۳۷۳ که باعث رویا روی شیعیان علیه هم شد.او کله سیاسی داشت اما دوستی او با _مزاری و خوش و بش های درون حزبی با حزب وحدت،بدون تدبیر آینده نگر باعث شد،دست آورده های کُل مجاهدین یک شبه در افغانستان بر باد شود. شاید کم تر کسی باشد که در مورد شکست مجاهدین در برابر طالب مطالب نوشته باشد و از ابعاد مختلف این شکست را بررسی کرده باشد. اما من،به این باورم که سید حسین انوری در ۲۳سنبله کِشتی تازه به ساحل نشسته مجاهدین را در ۲۳سنبله ۱۳۷۳ نابود، کرد.مجاهدین را رسوا و شرمنده تاریخ ساخت.سید حسین انوری مثل حوا زن حضرت آدم از محصولی خورد که اکیدا ممنوع شده بود.او واسطه شد انسانِ غیر پشتون، توسط طالب هزاران نفر نابود شود و رهبران جهادی هر کدام در گوشه و کنار کشور توسط ای اس ای پاکستان با همکاری سیاف و گلبدین به وحشیانه ترین و مظلوم ترین شکل،کشته شود.

در ۲۳ سنبله ۱۳۷۳ به نقل از دکتران بدون مرز و صلیب سرخ جهانی بیش از ۲۹ هزار انسان افغانستانی در محدوده جنگ های درون قومی وحدت و حرکت کشته شدند. حتی کسانی که به قول مزاری به علم ابوالفضل پناه برده بودند توسط سید حسین انوری فرمان قتل عام دریافت کردند.

خیانت سید حسین انوری در جنگ یاد شده از چشم ها پنهان مانده. نه،هزاره های تندرو جرات گرامی داشت این حادثه هتلیری را دارد نه حرکتی هه رمق مقاومت و جهاد رسانه ای را دارند. هزاره های تندرو از شرم و از ترس این که ابعاد این جنگ ریشه نداشته مزاری را بسوزاند و حرکتی ها از ترس چند دشنام غیرت جهاد رسانه ای را از دست دادند. حرکتی ها تحقیر شدند و در بین تهمت و دروغ ها هضم شدند و بخار گشتند.

این جنگ باعث شد،افشار نقطه نفاق ملی معرفی شود تا ۲۳سنبله پنهان شود. اختلاف انوری و چاپلوسی کاظمی و بیماری هادی و جاوید باعث شد،جنگ قدرت آنها دامن گیر ما شود. طالبان سنی،بجرم _مزاری در کمین ما باشد،هزاره وندی به جرم کاظمی و انوری و.‌‌‌‌‌....در کمین تلافی ما باشد .

در کتاب خاطرات مزاری از ولادت تا سیاست و شهادت به نویسندگی سید محمد علی جاوید در مورد وقوع کودتای عبدالعلی مزاری در جنگ ۲۳ سنبله در سهل انگاری سید حسین انوری نکته به نکته نوشته شده است. به کتاب مزاری از ولادت تا سیاست و شهادت مراجعه نمایید .

از شپش فروشی افراد مزاری تا گروگان گیری، پشتون های طالب تحت نام جهاد و مقاومت برای حفظ اسلام !

از شپش فروشی افراد مزاری  تا گروگان گیری، پشتون های طالب تحت نام جهاد و مقاومت برای حفظ اسلام !


جلریز به گلوگاه مرگ برای شیعیان  هزاره تبدیل شده است.از این  گذرگاه  بوی مرگ می آید.  هر شیعه ای که بخواهد از این گذرگاه گذر کند باید کفن بر تن کند و اگر مریضی در این ره به نیت درمانگاه سفر کند،باید قبر  خود را پیشاپیش کنده باشد چرا که هیچ گاه به مقصد نخواهد رسید. اینجا همان جایی است که مسافران، در زمان حکومت مزاری جرعت گذر کردن از این راه پر خطر را نداشتند.

هنوزم هستند  رانندگان و مسافرانی که  خاطرات بسیار تلخ و وحشتناک را از این مسیر به خاطر دارند. 

از زبان یک شاهد عینی،در مسیر بامیان  و کابل ،وقتی که افراد حزب وحدت متوجه شدند من دوکاندار هستم و قصد انتقال اموال دوکان را از کابل به بامیان دارم از ماشین پیاده ام کردند......آنوقت مرا زیر چوب شکنجه قرار داد که نزدیک بود بمیرم هرچه او را به خدا و پیغمبر و چهارده معصوم قسم می‌دادم تاثیری نگذاشت.زمانی که فرد شکنجه گر خسته شد، برای نفس تازه کردن رفت، یکی از همراهانم  خطاب به من گفت فرد شکنجه گر را به روح مزاری قسم بده!!

 وقتی که فرد شکنجه گر برگشت و دوباره شروع به کتک زدن،کرد؛ این بار او را به روح شهید مزاری قسم دادم وقتی که این سخن را گفتم آن مرد سنگ دل و بی ایمان،مکثی کرده و گفت :چه  کنم ...... اگر نه،خدا هم نجات دادن نمی‌توانست‌.



این مکان همان جایی می تواند باشد که در گذشته وحدتی ها، زیر ریش مزاری  گروگانگیری می کرد. همان جایی که شپش ها را به نام تانک های زرهی به مسافران می فروخت تا به جهان هویت خود را معرفی کنند.جایی که هیچ مسافری خاطره خوشی از آن مکان ندارد.

جلریز گلوگاه مرگ،گذرگاهی هست که (امروز به تعداد بیست نفر افراد ملکی ساحه مرکز جلریز  را طالبان ساحه ذیولات دره میدان اختطاف نمودند 

این راه گیری اشکار ضد انسانی  تمام مروادات منطقوی و همسایگی میباشد بدونشک طالبان ذیولات نه پاکستانی هستند نه از کدام ولایت  و ولسوالی دیگر میباشند همه شان مردم ذیولات هستند ضمن محکوم نمودن شدید این عمل انها از بزرگان ساحه ذیولات می خواهیم که عاجل در قضیه ورود کنند در غیر ان موضوع خیلی پچیده خواهد شد انگه مسولیت و عواقب ان بدوش مردم ذیولات خواهد بود همچنان از حکومت محلی و مرکزی درخواست عاجل برای تامین امنیت منطقه را داریم

سید جواد باهنر 

20 سرطان 1398)  زیر سایه دولت و صد ها کشور مدعی دفاع از مردم افغانستان رخ می دهد. جالب این هست که همان جهادی ها و نواسه هایشان  که این روز سیاه را به ما به ارث گذاشته جنایت،طالبان را محکوم می کنند!٪!

 درگذشت جهادی های وحدتی  با مسولیت  عبدالعلی مزاری شیعه جنایت و وحشت افرینی می کردند.

امروز  طالبانِ سنی زیر ریشه ملاعمر و ملا برادر قتل عام و قانون‌شکنی و وحشت را به مردم در تحفه می دهند. از ما هم انتظار دارند عیش و نوشی  که در قطر و مسکو  به بهانه صلح دارند را باور کنیم،!

 این گذرگاه خطرناک ترین گذرگاه است که در افغانستان تا به امروز می شناسیم اما تفاوت در این است که امروز نواسه های مزاری آن جنایات را افتخار می داند آن شرمساری را سرفرازی می داند.

 همین افتخار باعث شده که پشتون های طالب زیر ریشه ملا عمر انتقام بگیرند و به یکدیگر بگویند که آری،آنها  در گذشته چنین  می کردند، امروز باید چنان شود.

اما من می گویم،نه ملا عمر نه مزاری همه جنایت کار جنگی باید محکمه شوند.

#هزاره ها و کوچی ها


Page Liked · 16 May 
 
چرا پشتون ها، اعم از کوچی و غیر کوچی در ارگ و در دشت،روی هزاره زوم کرده است؟
( بحثی کوتاه با حسن علی عدالت) 
تعریف من از طالب به این معنی هست که آنها گروه صد در صد جهنمی هست..
جهنمی های زمینی. 
اما بحث روی این نیست،که بخواهم از جهنمی ها دفاع و یا محکوم کنیم .

بحث این هست،که چرا پشتون طالب و پشتون ارگ، روی هزاره زرم کرده؟
شما در پاسخ گفتید،این ستم میراث عبدالرحمان جانی هست.
پاسخ دادم :
من بر خلاف شما می گویم،گذشته(رهبریت مزاری) باعث این ستم علیه هزاره ها است.پشتون های طالب و ارگ می ترسند،اگر نواسه های مزاری به قدرت برسد، دوباره میخ کوب شوند.چه تضمینی وجود دارد،جنایات زمان مزاری تکرار نشود؟ آن ها روی همین حساب،به بهانه افتادن برگ و وزش باد،هزاره را زندان می کند و یا دسته جمعی شهیدمی کند. چون باورکردن،#خون_هزاره_بها_نداره

می گویم، حالا که جهنمی ها در دشت و ارگ صاحب قدرت هستند، البته این قدرت پشتونی را مدیون _مزاری هست، اما انها قدر این دِین را ندانسته در پی انتقام خون بستگان خویش،هستند.
انتقام سینه های که با برچه بریده شد.

من می گویم،گذشته مزاری و عبدالرحمان محکوم هست و با این بیزاری می توانم بار گناهی که مزاری روی دوش ما گذشته،برداریم . شما می گوید:نه،
گذشت از نظر ما مقدس هست، هر اتفاقی که افتاده. 

اما پشتون های که من در توییتر مناظره کردم می گوید،ما تقاص خون بستگان خود را می گیریم .
همان کاری که مزاری با پشتون سیاف و طالب کرد.چون مزاری هم باور داشت تقاص کله مناره ها را می گیرد.*

اینجاست که اختلاف ها باقی می ماند، و خون را با خون می شورند .

شما ! جنایات مزاری را مقدس می شمارید،آن ها خود ترقانی،کودک کشی و قرآن سوزی و تخریب مسجد را دعوت به آغوش الله می داند.

با این تفکرها آیا فکر می کنید،بین #هزاره و پشتون صلح شود و زیر یک بیرق خون چکان زندگی آرامی داشته باشیم.
_________________
*کله مناره ها مربوط قوم پشتون هست . آنها بر اثر مخالف با عبدالرحمان به ان وضع رسیده بودن.

/_*_______&_________&
نکته:این نوشته بخشی از گفتگوی مجازی با آقای حسن علی عدالت هست که در زیر یکی از پست 
های ایشان،نگاشته شده است.