نصر  وحدت

نصر وحدت

این وبلاگ جهت اطلاع رسانی حقایق بدون سانسور فعالیت می کند.
نصر  وحدت

نصر وحدت

این وبلاگ جهت اطلاع رسانی حقایق بدون سانسور فعالیت می کند.

دجال،باعث نابودی ترک تباران و فارسی زبان بود/هست..

دجال،باعث نابودی ترک تباران و فارسی زبان بود/هست..
اگر ۲۳ سنبله را بی طرفانه مورد کاوش قرار بگیرد به این نتیجه میسریم که وسوسه گلبدین حکمتیار باعث فریب مزاری می شود و جنگی در می‌گیرد که تمام اقوام فارسی زبان و ترک تباران را علیه هم درگیر می کند. مزاری قصد دارد به تنهایی رهبر شیعیان افغانستان شود او قصد ترور تمام بزرگان احزاب رقیب را دارد و در همین راستا از گلبدین حکمتیار که مامور آی س ای پاکستان است،مشوره های شیطانی می گیرد. مزاری مطمئن است که می تواند بزرگان حرکت و وحدت را غافلگیر کرده دردم همه را نابود کند. اما نمی داند که این توطئه باعث نابودی و تباهی تمام فارسی زبانان و ترک تباران افغانستان می شود. مزاری در این شب ها در حال طراحی یک کودتای از این علیه مردمانی است که سالیان دراز او را در سخت ترین شرایط همراهی کرده اند .

پیآمد های کودتای مزاری،دجال خوش سخن:

جنگی که در تاریخ ۱۳۷۳ آغاز شود،باعث ترور آمر مسعود،مرگ مشکوک ژنرال فهیم، ترور ناجوانمردانه شفیع دیوانه،ترور سید مصطفی کاظمی، برهان الدین ربانی و خودکشی عبدالعلی مزاری می‌شود. البته کودتای _مزاری،آغاز یک استعمار عبدالرحمان خانی بود. اهل قلم می دانند که عبدالرحمان خان تمام افرادی که این حاکم احساس خطر می کرد دردم نابودشان می کرد. می توان به کله مناره های پشتون های علی قاجی اشاره کرد.

تحریک تسویه حساب با دجال،آغاز ترور های زنجیره ای بود.

در کودتای مزاری همه فارسی زبان و ترک تبار شرکت کردند و در کنار آنان گلبدین حکمتیار و سیاف نقش مجری طرح را داشت. آیند و نقاط ضعف و توان‌ حرکتی ها  وحدتی ها شورای نظار و جنبشی ها را شناسایی کرده بودند و در این جنگ همه آنان را یکجا نابود ساختن. نقطه قوت ترکتباران و فارسی زبانان اتحاد آنان بود. دست های پاکستان که از آستین گلبدین بیرون آمده بود،میان تاجیک ها و ازبیک و هزاره ها شک و تردید های زیادی ایجاد کرده بود که در جنگ ۲۳سنبله همه برای تسویه حساب در محله های شیعه نشین وارد جنگ شدند.

بخش،نابودی ردپای پاکستان!

وقتی پاکستان،سه قوم یاد شده، را درگیر کرد در گام بعدی شروع به تحت اختیار قرار دادنِ مهمات کل افغانستان کرد. کشور های همسایه از کشور ما به خاطر آن سلاح ها حساب می برود. وقتی باکستان مهمات کوی اسکات را روی شانه های افراد حزب وحدت و گلبدین حکمتیار به نوشهر پشاور پاکستان انتقال داد خیالش است وجود سلاح های سهیل در این کشور شد آنگاه شروع کردند به نابودی ردپاهای خود که در اسکات و دیگر جنگ ها به جا گذاشته بود باغستان توسط افراد گلبدین حکمتیار که عرب ها بودند و ای را ترور می کند مزاری را وسوسه می کند که فرار کند و او را در چهار آسیاب مجبور به خودکشی می کند کاظمی را درآسمان و ربانی و شفیع را در زمین می کند و این ترورها تا به امروز ادامه دارد که می توان به اشکی و ژنرال دو سوم اشاره کرد و در آینده خواهیم دید عبدالله و دیگر باقی ماندگان جهاد چگونه توسط دستان پاکستان از آسین گلبدین حکمتیار و سیاف ترور نابود و بدنام خواهد شد.
 نصری
۳۰اوت۲۰۱۹

میراث جهاد خنده های یخ زده بر لب هاست.

میراث جهاد خنده های یخ زده بر لب هاست. 
برای دوستان واژه 23سنبله غریب هست. البته حق دارند چون هیچ قومی نمی تواند حزبی باشد اما از ان آغاز استعمار رژیم عبدالرحمانی و ترور مسعود و کاظمی و مزاری و....سخن بگوید. چون خودشان رسوا مردم و شرمسار تاریخ می شوند.مردم دوست ندارند از رهبرانشان حرفی بشنود که با رویا سازی انها  ها سازگار نیست . اما من این جرات را دارم که بگویم مزاری و حکمتیار و دوستم " انوری با مسعود و ربانی و چند تای دیگر در همین ماه البته 25 سال پیش نامه مرگ و خودکشی خود را امضا کردند و میراث ان خودزنی عظیم خودکشی مزاری و ترور مسعود و جان دوباره دادن به حکومت پشتونی کرزی و غنی و حکومت طالبانی شد/میراثی که پای داعش و صد کشور را باز کرد و خیابان های کابل را سیل خون کرد.

میراث جهاد رخت بستن خبر های خوب وطنی؛ خنده های یخ زده بر لب هاست. میراث جهاد اشک بی پایان بر گونه ای دختر بچه ای هست که اکنون مادری فرزندی شده که انتحار او را نابود کرده و پدرش در جنگ معلول شد؛است میراث جهاد کودکی شیرخواری هست که در بغل مادرش از گرسنگی چشم در چشم مادری دوخته که گدای می کند .

ثمره جهاد مغاره نشینان پنجشیر و چهارکنت مرگ 29 هراز انسان هست فقط در یک جنگ هست که با شفر مزاری آغاز و با نسل کشی مسعود ربانی و انوری و.....پایان یافت. اگر در وجود شما قاضی بنام وجدان زنده هست چرا از ان فاجعه یاد نمی کنید؟ خون مسعود و مزاری با خون انهای که بانی قتل شن؛این دو هست چه فرقی دارد؟ آباما نباید در مرگ مسعود و مزاری جهان را چراغانی کنیم؟ افتخار این دو برای مردم چیست؟ چرا با قهرمان جلوه دادن این دو رهبر شورشی مغرور کلمه ها را شرمسار می کنید و واژه ی مقدس [قهرمان] را لکه دار می نمایید؟ مگر شما به قلم؛ این ابراز مقدس تعهد نداری که راست گو باشی؟
چرا از حقیقت فرار می کنید؟ فکر نمی کنید با معرفی شورشی ها نسل جوان از این تجزیه قومی درس عبرت بگیرند و آینده را طور دیگر رقم بزند؟

مردم ما باور کردند مسعود قهرمان هست. چه دروغ تلخی چه طعمه سیاهی... کدام عقل در بدن سالم و غیر متعصب می پذیرد کسی که افغانستان را شخم زده و از بیگانه پول گرفته تا خانه هموطن و کیش خود را خراب کند قهرمان ملی هست؟اگر بنا بر هموطن کشی قهرمان هست که حق با شماست. اگر نه به چه دلیلی مسعود قهرمان هست و قبر او در افغانستان باشد؟ جای این قبرها در پاکستان و ایران هست. هواداران مزاری از این قافله دورغ پراکنی از شریک هموطن کش خود مسعود عقب نمانده . آنها هواداران مزاری فقط مانده از تلویزیون بگوید مزاری خداست انها کسی که در واقع رهبر فروپاشی قومی هست را قهرمان وحدت ملی معرفی می کند؟ کدام وحدت... آبابعد از ان فاجعه ملی میان اقوام وحدتی می بینید>؟ ای کاش در میان هزاره ها که سادات شامل ان بودند وحدتی در حد کلامی وجود داشت ؟ مردم فکر می کنند چون اشرف غنی این جملات را لکه دار کرده پس حق با غنی بوده و ان متفکر جهان به درستی تشخیص داده که مزاری و مسعود هر دو همزمان در یک جنگ هموطن کشی قهرمان است؟ 
نه&&&&&&&&& غنی بار تمام سیاهی های دهه هفتاد را به دوش این دو انداخته هست.

من امیدوارم نسل جوان با حقیقت جنگ کنار بیایند و با رهبر پرستی آینده را به بلاتکلیفی واگذار نکند.

با رهبر پرستی هیچ گاه کشوری اباد نخواهیم داشت. نه خراسان نه فدرالی نه تجزیه و نه جمهوری چون رهبران ما همه ارزش های ما را در  تاریخ نابود کرد. امروز هیچ تاجکی و ازبک و یا هزاره و..........نمی تواند زیر یک سقف بنشیند و در مورد یک آینده مشترک برنامه ریزی کند چون در مغز استخوان انها  باورانده که رهبر دیگر اقوام خاین هست و نباید به انها اعتماد کرد 
نصری 8/27/2019

سنبله آغاز یک استعمار و اوج مظلومیت پشتون ها بود.


در سنبله دستان شرور پاکستان از آستین عبدالعلی مزاری با همفکری گلبدین حکمتیار بیرون شد. طرح پاکستان در حال اجرایی شدن بود. عبدالعلی مزاری به هوای رهبریت اقوام شیعه افغانستان در حال طراحی کودتایی است.پاکستان وعده هایشیرینی را به گلبدین حکمتیار می‌دهد تا این کودتا اجرایی شود.

پشتون ها در سراسر کشور مورد هجوم ازبک ها تاجیک ها و هزاره ها/شیعیان قرار دارد.

اما باید به این نکته نیز اشاره کنیم که پشتون های دهه ۷۰ مظلوم ترین مردم افغانستان بودند.‌نباید این مسئله را از یاد برد،که پشتون ها توسط ازبک ها در دشت لیلی به جرم طالب بودن در داخل کانتینر قتل عام شدند.#پشتون ها در مزار شریف توسط محمد محقق و افرادش در سرک ها قتل عام شدند به جرم اینکه طالب هستند. در صورتی که فقط زبانشان پشتون بود. پشتون ها در کابل توسط عبدالعلی مزاری قتل عام شدند در غزنی توسط افراد حزب وحدت و حزب اسلامی، بزرگترین افراد طالب نابود شدند.

این همه جنایت علیه پشتون ها در دهه ۷۰ باعث شد آنها موجودیت خود را در خط نابودی ببیند. باعث شد آنها بار دیگر متحدانه علیه سه گروه اقوام هزاره و ازبک و تاجیک قد علم کند.

پشتون ها در حاله متحد شدن است در حال تصرف حکومت از دست رفته . آنها بقای خود را در سایه این سه قوم در خطر می بینند. این طرف جبهه عبدالعلی مزاری آماده می‌شود تا کودتایی را علیه دست راست خود انجام دهد.......ادامه دارد.....

۲۵ سال قبل

امروز ۲۳ سنبله۱۳۹۸ است.

۲۵ سال قبل در چنین روزی عبدالعلی مزاری برای یک  کودتا  و  یک فروپاشی ملی آماده می شد. او سید حسین انوری را فریب می دهد.،در هر شامگاهان او را برای قابلی و عیش و نوش در مهمان خانه خود دعوت می کند. جاوید را روانه بیمارستان می کند.

 صادق مدبر(عضو  حرکت)مسئول ذرات خانه اسکات را به عنوان جاسوس دو طرف،در   اختیار می‌گیرد.


مزاری  با همکاری،گلبدین حکمتیار از نوشهر و پیشاور پاکستان فرمان می گیرد. عبدالعلی مزاری به خیال این که بزرگانِ حرکت و وحدت اکبری  را می تواند غافلگیر کرده، نابود کند و  مهمات کابل و رهبری شیعیان افغانستان را در اختیار داشته باشد ان کودتا را طراحی می کند.


مزاری در دام وسوسه  است.او اینده  را برای استعمار پشتون های ارگ و پشتون طالب اماده می کند.او  نمی فهمند  پشت این کودتا  ترور احمد شاه مسعود،مصطفی کاظمی، شفیع دیوانه و خودکشی خودش برنامه ریزی شده است.

مزاری  مثل کودکی در اختیار گلبدین حکمتیار قرار گرفته است. او از نگاه تفکر سیاسی بسیار ضعیف شده است چون با کودتای عیله هزاره های حرکتی دست راست خود را قطع می کند/عقاید مذهبی خود را از دست داده و در گرداب آب قوم  پرستی  است.مزاری بر خلاف باور های مذهبی فتوای  مرگ علیه  انسان ها و قتل شیعیان هزاره را صادر می کند. وقتی صدای این فاجعه به گوش دنیا می رسد مزاری در چندین روز و هفته در اتاقی خود را سرخورده و مورد لعن مردم جهان می بیند اما یک عده برای بقای طرح حکومت خود به مزاری می گوید که افشار را بزرگ نمایی کنید و با انحراف ا فکار عمومی  خود را از این باطاق نجات دهید از  روز بود که مزاری در رسانه ها به سید حسین انوری تهمت  دست داشتن در افشار را وارد می کند. مزاری با این تهمت باز هم باعث مرگ صد ها هزاره  و سید طرفدار دو حزب شیعی می شود. سادات از ترس انتقام وحدتی ها مهاجر ایران و دیگر ولایات می شود و تا امروز ان نقاق بین هزاره و  و سید طرفدار دو حزب دامن گیر ملت ماست.

......ادامه مطلب 

از شپش فروشی افراد مزاری تا گروگان گیری، پشتون های طالب تحت نام جهاد و مقاومت برای حفظ اسلام !

از شپش فروشی افراد مزاری  تا گروگان گیری، پشتون های طالب تحت نام جهاد و مقاومت برای حفظ اسلام !


جلریز به گلوگاه مرگ برای شیعیان  هزاره تبدیل شده است.از این  گذرگاه  بوی مرگ می آید.  هر شیعه ای که بخواهد از این گذرگاه گذر کند باید کفن بر تن کند و اگر مریضی در این ره به نیت درمانگاه سفر کند،باید قبر  خود را پیشاپیش کنده باشد چرا که هیچ گاه به مقصد نخواهد رسید. اینجا همان جایی است که مسافران، در زمان حکومت مزاری جرعت گذر کردن از این راه پر خطر را نداشتند.

هنوزم هستند  رانندگان و مسافرانی که  خاطرات بسیار تلخ و وحشتناک را از این مسیر به خاطر دارند. 

از زبان یک شاهد عینی،در مسیر بامیان  و کابل ،وقتی که افراد حزب وحدت متوجه شدند من دوکاندار هستم و قصد انتقال اموال دوکان را از کابل به بامیان دارم از ماشین پیاده ام کردند......آنوقت مرا زیر چوب شکنجه قرار داد که نزدیک بود بمیرم هرچه او را به خدا و پیغمبر و چهارده معصوم قسم می‌دادم تاثیری نگذاشت.زمانی که فرد شکنجه گر خسته شد، برای نفس تازه کردن رفت، یکی از همراهانم  خطاب به من گفت فرد شکنجه گر را به روح مزاری قسم بده!!

 وقتی که فرد شکنجه گر برگشت و دوباره شروع به کتک زدن،کرد؛ این بار او را به روح شهید مزاری قسم دادم وقتی که این سخن را گفتم آن مرد سنگ دل و بی ایمان،مکثی کرده و گفت :چه  کنم ...... اگر نه،خدا هم نجات دادن نمی‌توانست‌.



این مکان همان جایی می تواند باشد که در گذشته وحدتی ها، زیر ریش مزاری  گروگانگیری می کرد. همان جایی که شپش ها را به نام تانک های زرهی به مسافران می فروخت تا به جهان هویت خود را معرفی کنند.جایی که هیچ مسافری خاطره خوشی از آن مکان ندارد.

جلریز گلوگاه مرگ،گذرگاهی هست که (امروز به تعداد بیست نفر افراد ملکی ساحه مرکز جلریز  را طالبان ساحه ذیولات دره میدان اختطاف نمودند 

این راه گیری اشکار ضد انسانی  تمام مروادات منطقوی و همسایگی میباشد بدونشک طالبان ذیولات نه پاکستانی هستند نه از کدام ولایت  و ولسوالی دیگر میباشند همه شان مردم ذیولات هستند ضمن محکوم نمودن شدید این عمل انها از بزرگان ساحه ذیولات می خواهیم که عاجل در قضیه ورود کنند در غیر ان موضوع خیلی پچیده خواهد شد انگه مسولیت و عواقب ان بدوش مردم ذیولات خواهد بود همچنان از حکومت محلی و مرکزی درخواست عاجل برای تامین امنیت منطقه را داریم

سید جواد باهنر 

20 سرطان 1398)  زیر سایه دولت و صد ها کشور مدعی دفاع از مردم افغانستان رخ می دهد. جالب این هست که همان جهادی ها و نواسه هایشان  که این روز سیاه را به ما به ارث گذاشته جنایت،طالبان را محکوم می کنند!٪!

 درگذشت جهادی های وحدتی  با مسولیت  عبدالعلی مزاری شیعه جنایت و وحشت افرینی می کردند.

امروز  طالبانِ سنی زیر ریشه ملاعمر و ملا برادر قتل عام و قانون‌شکنی و وحشت را به مردم در تحفه می دهند. از ما هم انتظار دارند عیش و نوشی  که در قطر و مسکو  به بهانه صلح دارند را باور کنیم،!

 این گذرگاه خطرناک ترین گذرگاه است که در افغانستان تا به امروز می شناسیم اما تفاوت در این است که امروز نواسه های مزاری آن جنایات را افتخار می داند آن شرمساری را سرفرازی می داند.

 همین افتخار باعث شده که پشتون های طالب زیر ریشه ملا عمر انتقام بگیرند و به یکدیگر بگویند که آری،آنها  در گذشته چنین  می کردند، امروز باید چنان شود.

اما من می گویم،نه ملا عمر نه مزاری همه جنایت کار جنگی باید محکمه شوند.