شیهد مسلمی از قومندانهای با اخلاص استاد مزاری بود.
ایشان بعد از ان که متوجه شد در درباره مزاری بی دینی و ضد دینی به اوج رسید و مزاری شاهد چین وضعیت هست و سکوت می کند .
باالاجبار خود در پی تحقیق ماجرا رفت.
شهید مسلمی در تحقیقات خود یافت که در زندان کوته گانی از شنکجه گاه های استاد مزاری افراد به کرات به خاندان اهلبیت علیه السلام و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم توهین آشکار می کند .
برای همین با یکی از نزدیکان خود این ماجرا را در میان می گذارد و می گوید با شواهد و قرائن متوجه شده حزب وحدت با یک بانده تبهکار تبدیل شده است.
حزب وحدت کانون کمونیست ها و خلقی ها شده است .
افراد بی دین و ضد دین زیر این حزب خیمه زده اند .
هر چند شهید مسلمی چندین بار به محضر استاد مزاری حاضر می شود و شرایط شکایت می کند ولی هیچ فایدی نداشت.
آقای مسلمی عقیده خود را با یکی از همرزمانش در میان می گذارد و می گوید؛من منتظر فتوا یکی از این الله های حزب وحدت هستم اگر آنها اجازه بدهند من خودم کار مزاری را خلاص می کنم.
فرد مورد اعتماد آقای مسلمی موضوع را به گوش مزاری می رساند و می گوید فلانی در پی ترور شما.