نصر وحدت

این وبلاگ جهت اطلاع رسانی حقایق بدون سانسور فعالیت می کند.

نصر وحدت

این وبلاگ جهت اطلاع رسانی حقایق بدون سانسور فعالیت می کند.

قتل عاقلی و پایان دوئل نفسگیر مزاری ـ

عاقلی در حالی که دوئل نفسگیر میان آن دو ـ با اندک برتری عاقلی ـ به نقطة اوج خود نزدیک میشد و عاقلی با استفاده از مهارتهای ویژه اش توانسته بود بخشی از بدنهی سازمان نصر )به شمول جناح چپ = فراکسیون مستضعفین و کتابخانه ی رسالت متشکل از بچه های مناطق مرکزی( را به سوی 7 خود متمایل سازد؛ ناگهان در خزان سال 7711 عاقلی در گلشهر مشهد مفقود اثر گردید؛ آنهم دقیقاً هنگام قرار ملاقات با اعضای کتابخانة رسالت )معروف به بچه های دایکندی(؛ همان ها که عاقلی سرگرم چانه زنی و در آستانة انعقاد پیمان با آنان بود: »سرانجام مرغ زیرک خود به دام افتاد. در پائیز سال 7711 عاقلی طی اجرای قرار ملاقات در 1 مشهد مفقود االثر شد؛ در حالی که همواره دو قبضه تفنگچه به کمر میبست...«. موضوع مفقود االثر شدن عاقلی به زودی به یک راز تبدیل شد و هم چنان به صورت یک کالف سر درگم باقی ماند. گمانه های در این ارتباط مطرح گردید؛ اما هیچکس به طور قطع نمی دانست که بر سرِ او چه آمده است. چه کس یا کسانی و با چه انگیزهای در این ماجرا دخیل بوده اند؟ د( پیداشدن "جعبۀ سیاه" ماجرا سرانجام در اواخر سال 7715 ،سید مهدی هاشمی )مسئول پیشین واحد نهضتها در سپاه پاسداران و از اعضای سرشناس دفتر آیت الله منتظری(، در زندان وزارت اطلاعات ایران از این راز، رمزگشایی کرد و کالف سردرگمِ گمشدن عاقلی را باز نمود. وی در آن اعترافات )که در کتاب "خاطرات سیاسی" وزیر اطلاعات وقت ایران موجود است( خود را آمر قتل عاقلی و عبد العلی مزاری و نوری شولگر از اعضای سازمان نصر را، طراحان و مباشران آن قتل معرفی کرد: »در رابطه با قتلها یکی مسأله ی یک نفر افغانی است به نام عاقلی که در مشهد به قتل رسید، این را بعداً تحلیل و فلسفهاش را بعداً میگویم. ولی آقای جعفرزاده که در رابطه با ما بود، به دالیلی که بعداً میگویم، ایشان به یک طلبه ی در مشهد به نام نوری که این نوری هم سابقاً عضو سازمان نصر بوده و با آقای مزاری همکاری میکرده، ایشان مدخلیت داشت در اینکه چند تا از ........

27 بار جنگ در دو سال و هشت ماه

 بر بنیان چنین تاکتیک جنگ طلبانه و ستیزه جویانه ای بود که استاد مزاری در دوران کوتاه اقامت خود در کابل )دو سال و هشت ماه از جوزای 7717 تا حوت 7717 )11 بار وارد زورآزمایی خونین با طرفهای مختلف شد و رکورددار بی رقیب جنگ داخلی گردید. این مطلب با صراحت تمام و به عنوان یک سند افتخار و شاهکار بزرگ در سخنرانی ها و پیامهای رهروان او مانند استاد خلیلی و استاد 7 محقق منعکس است. 1 اما خود استاد مزاری تعداد این زور آزمایی ها را 11 مورد میدانست. آقای داکتر سید عسکر موسوی، این رقم را 11 جنگ و درگیری میداند: »حد فاصل ماه مه 7331( ثور 7717 )تا مارس 7335( حوت 7717 )غرب کابل صحنه 11 درگیری قرار گرفت. بدین ترتیب، این قسمت از پایتخت به بزرگترین میدان جنگ در کشور تبدیل 7 گردید«.    

برای نمونه به پیام محمد محقق به مناسبت جشن هفتمین سالگرد تاسیس حزب وحدت در سال 15 در بامیان، مراجعه کنیدکه در شماره 711 هفته نامه وحدت، مجله حبل اهلل و نشریات دیگر چاپ شده است. 1 )احیای هویت، مجموعه سخنرانی های استاد مزاری، 7711 ،مرکز فرهنگی نویسندگان )قم(، صص 713ـ 717. 7 )هزارههای افغانستان، سید عسکر موسوی، ترجمة اسد اللهی شفائی، 7713 ،مؤسسه فرهنگی سیمرغ )تهران

حور اول: آیا استاد مزاری تاکتیک جنگ و تفنگ را انتخاب کرده بود؟

 در پاسخ به این سوال، قاطعانه و باورمندانه  می گوئیم: بلی! متأسفانه استاد مزاری تاکتیک جنگ و تز حق گیری از راه لوله تفنگ را انتخاب کرده بود. او سعادت، هوّیت و منزلت حزب و مردم را در سایة تفنگ میدید و بر این پندار بود که برای رسیدن به ساحل هدف باید از دریای خون و روی تل اجساد گذشت. برای دستیابی به یک آرمان اجتماعی و تغییر و تعیین سرنوشت یک اقلیت قومی و مذهبی محروم و محکوم و نیز تغییر بستر تاریخ 151 ساله، ابزارها و اهرمهای بسیاری مانند خرد و تدبیر سیاسی، گفتگو و چانه زنی، تفاهم و مدارا، درایت و دوراندیشی، انسجام توده ها، پشتوانه جهانی و ... از ضروریات کار است. از میان این همه ابزارهای متنوع، استاد مزاری فقط به راهکار نظامی و قدرت نیزه و برچه می اندیشید. او سلّی را با مشت آهنین پاسخ میداد و تفنگ را با توپ. برای رفع ریزترین اصطکاک و تصادم، منطق تضاد و ستیز را وارد میدان میساخت و بجای تفاهم، از حربة تهاجم بهره میگرفت. منطق، گفتگو و مدارا را در مناقشات و منازعات، نوعی زبونی میپنداشت و گرِهی را که با دست و زبان قابل گشودن بود، با دندان و خنجر میگشود. او میپنداشت که با این مشی و شیوه قهرآمیز، به قوم تحقیرشده و یخن کندة خود، عزت و اعتماد به نفس میبخشد و خود نیز به عنوان یک چهره حق خواه و عدالت طلب، به ستارة تاریخ هزاره ها مبدل میشود. در حالی که منطق سیاسی، درایت و دور اندیشی یک پیشوا ایجاب میکند که با توجه به موقعیتها، فرصتها و تنگناهای مختلف که هر کدام، موقف متناسب و درخور خود را می طلبد، رفتار و سلوک سیاسی منطبق با آن موقعیت و شرایط اتخاذ نماید. اصوالً در نظر داشت مصالح و مقتضیات زمان در همه امور مخصوصاً در حوزه سیاست، اصل مورد پذیرش همة عقالست. مطالعة زندگی پیشوایان دینی ما و مواضع سیاسی آنان مانند مصلحت اندیشی پیامبر )ص( در صلح حدیبیه، و صلح امام حسن مجتبی )ع( با معاویه و پذیرش ولیعهدی مأمون توسط امام رضا )ع( همه مبین و مؤید این حقیقت است. در سیاست رایج در دنیای معاصر نیز اگر بگوییم جوهره و شالوده سیاست را 

فتوت نامه تشیع انقلابی و ملامت نامه تشیع درباری!

 پس از آنکه بر بنیاد چنان منطق سخیف و تحلیل ضعیف، به تعبیر خودتان "تشیع درباری"را مقصر اصلی در تابوشکنی و اسطوره زدایی از مقدساتِ نامقدستان تشخیص دادید و به مصاف آن دشمنان موهوم رفتید؛ نخستین گام و اقدام  تان در این مبازرة یک طرفه، پیش کشیدن مسایل خانوادگی و ناموسی آنان و تأکید فراوان بر تعدد زوجات و ازدواجهای مکرر آنهاست.علاوه  بر اینکه نفس طرح کردن اینگونه موضوعات شخصی و خصوصی، از هر نظر زشت، ناجوانمردانه و مخالف ادب واخلاق است؛ دو نکتة دیگر را نیز در این خصوص به یاد داشته باشید: یک : شما که اینهمه از قباحت و فضاحت تعدد زوجات و ازدواج مردان کهن سال با زنان جوان، داد سخن میرانید، آیا هیج نیندیشیدهاید که این ایراد و اعتراض شما مستقیماً متوجه پیامبر، امام علی، امام حسن و دیگر بزرگان دین است؟ آیا بهتر نیست که اساساً یخن خود خداوند را محکم بگیرید که چرا تعدد زوجات را رخصت داده و چرا کفّو سنی را در ازدواج شرط نکرده است؟ دو : اگر تعدد زوجات یا ازدواج کهنسال با نوباوه، قبیح و فضیح است، چرا تنها برای تشیع درباری قبیح است و اسباب مالمت؛ اما برای تشیع التقاطی، ملیح است و اسباب فضیلت؟ چه سرّی در کار هست که یک عمل و رفتار »برای شما مدح است و برای دیگران ذم، برای شما شهد است و برای دیگران سم؟

سرباز ولایت فقیه و پیشمرگ انقلاب اسالمی ایران


 مرحوم مزاری به اتهام مشارکت و فعالیت در جهاد و انقلاب مردم افغانستان، نه دستگیر گردید و نه زندانی؛ اما به اتهام فعالیت در انقلاب ایران، هم دستگیر شد و هم زندانی. او در سال 7751 حین انتقال کتاب »والایت فقیه«اعلامیه های  ضد حکومتی امام خمینی از عراق به ایران، دستگیر گردید 7 و مدت چهار ماه در زندان اوین به سر برد. مزاری »پلچرخی« را نمی شناخت؛ اما با »اوین« مانند خانه خودش آشنا بود. او به خاطر مبارزات مردم افغانستان، نه شکنجه ی دید و نه زجری متحمل ...........

منابع..

7 )مرازی ماندگارترین تالش در تاریخ هزاره های افغانستان، بصیر احمد دولت آبادی، همان، ص 11. 1 )ریشه های اصلی بحران بی هویتی در جامعه هزاره، پیشین، ص 11. 7 )شاهد یاران، ماهنامه فرهنگی ـ تاریخی، شماره 53 ،مهر )میزان( 7713 ،ص 17 ،خاطرات محسن رفیقدوست