تحولات چندی در درون حزب وحدت و در فضای عمومی کشور،بستر و زمینه اتخاذ چنین تاکتیکی را فراهم نمود که در فصول آینده،بیشتر به آنها خواهیم پرداخت و فعلاً به صورت گذار اشاره می کینم:
پس از سقوط رژیم نجیب در سال ۱۳۷۱،شورای مرکزی حزب وحدت به عنوان عالی ترین مرجع تصمیم گیری این تشکیلات و بسیار از چهره های موُثر دیگر در بامیان ماندند و استاد مزاری همراه با عده دیگر عازم کابل شدند.
پس از این جابجایی و جدایی،ایشان در غیاب شواری مرکزی و به دور از مرکزیت حزب،به عنوان دبیر کل و شخص اول حزب،جلودار قافله پراکنده حزب و هواداران آن در کابل گردید.
از دیگر سو،پس از سقوط کابل،حلقات و گروه های مختلفی از طیف جنبش چپ که خارج از رژیم گذشته فعالیت داشتند،و نیز بقایا و ملیشه های رژیم گذشته و هم چنین دسته جات قوم گرا و ملیّت خواه،زیر چتر حزب وحدت اجتماع کردند و بدین ترتیب جریان و مجموعه ای شکل گرفت که با حزب وحدت بامیان تفاوت داشت.
از جانب سوم،فضای سیاسی_فکری و گفتمان حاکم بر کشور و کلیه تنظیم ها و مجموعه ها نیز دچار دگرگونی گردید و گرایش ها و حساسیت های تباری،جانشین گرایش های ایدئولوژیک و مذهبی شد.
در پرتو این تحولات سه گانه،حزب وحدت هم در هسته رهبری و تصمیم گیری و هم در استراتژی و تاکتیک،دستخوش تحولات بنیادین گردید.
سکان این کشی حزب در اختیار استاد مزاری و گروهی از حواریون ویژه اش که اکثراً تازه از راه رسیده بودند قرار گرفت .
اینان ........ادامه را صوتی دنبال کنید.
The Preconditions for Choosing This Tactic
Several developments within the Unity Party and in the public space of the country provided the context and context for such a tactic that we will pay more attention to in the coming seasons and now refer to the transition: BR> After the fall of the Najib regime in 1371, the central council of the Wahdat Party remained the highest decision-making authority of the organization and many other influential figures in Bamiyan, and Mazari, along with some others, traveled to Kabul.
After This displacement and separation, in the absence of the central government and far from the center of the party, as the general secretary and first person of the party, the scattered members of the party and its supporters In Kabul.
On the other hand, after the fall of the Kabul, there were several groups and groups of left-wing movements outside of the past regime, as well as the remnants and militias of the former regime, as well as ethnic groups and nationalities, under the umbrella The unity party gathered, and thus a flow and a set that differed from the Vahdat Bamiyan Party.
On the third side, the political-intellectual space and the ruling discourse of the country, and all adjustments and collections, also changed, and oriental tendencies and desires were replaced by ideological and religious tendencies.
In the light of these triple developments, the Vahdat party has undergone fundamental changes both at the core of leadership and decision-making, as well as in strategy and tactics.
The party's rudder is at the disposal of Professor Mazari and a group of his special apprentices, mostly They were just coming in.
Follow these ........ Sonic.
پس از آنکه بر بنیاد چنان منطق سخیف و تحلیل ضعیف، به تعبیر خودتان "تشیع درباری"را مقصر اصلی در تابوشکنی و اسطوره زدایی از مقدساتِ نامقدستان تشخیص دادید و به مصاف آن دشمنان موهوم رفتید؛ نخستین گام و اقدام تان در این مبازرة یک طرفه، پیش کشیدن مسایل خانوادگی و ناموسی آنان و تأکید فراوان بر تعدد زوجات و ازدواجهای مکرر آنهاست.علاوه بر اینکه نفس طرح کردن اینگونه موضوعات شخصی و خصوصی، از هر نظر زشت، ناجوانمردانه و مخالف ادب واخلاق است؛ دو نکتة دیگر را نیز در این خصوص به یاد داشته باشید: یک : شما که اینهمه از قباحت و فضاحت تعدد زوجات و ازدواج مردان کهن سال با زنان جوان، داد سخن میرانید، آیا هیج نیندیشیدهاید که این ایراد و اعتراض شما مستقیماً متوجه پیامبر، امام علی، امام حسن و دیگر بزرگان دین است؟ آیا بهتر نیست که اساساً یخن خود خداوند را محکم بگیرید که چرا تعدد زوجات را رخصت داده و چرا کفّو سنی را در ازدواج شرط نکرده است؟ دو : اگر تعدد زوجات یا ازدواج کهنسال با نوباوه، قبیح و فضیح است، چرا تنها برای تشیع درباری قبیح است و اسباب مالمت؛ اما برای تشیع التقاطی، ملیح است و اسباب فضیلت؟ چه سرّی در کار هست که یک عمل و رفتار »برای شما مدح است و برای دیگران ذم، برای شما شهد است و برای دیگران سم؟
مرحوم مزاری به اتهام مشارکت و فعالیت در جهاد و انقلاب مردم افغانستان، نه دستگیر گردید و نه زندانی؛ اما به اتهام فعالیت در انقلاب ایران، هم دستگیر شد و هم زندانی. او در سال 7751 حین انتقال کتاب »والایت فقیه«اعلامیه های ضد حکومتی امام خمینی از عراق به ایران، دستگیر گردید 7 و مدت چهار ماه در زندان اوین به سر برد. مزاری »پلچرخی« را نمی شناخت؛ اما با »اوین« مانند خانه خودش آشنا بود. او به خاطر مبارزات مردم افغانستان، نه شکنجه ی دید و نه زجری متحمل ...........
منابع..
7 )مرازی ماندگارترین تالش در تاریخ هزاره های افغانستان، بصیر احمد دولت آبادی، همان، ص 11. 1 )ریشه های اصلی بحران بی هویتی در جامعه هزاره، پیشین، ص 11. 7 )شاهد یاران، ماهنامه فرهنگی ـ تاریخی، شماره 53 ،مهر )میزان( 7713 ،ص 17 ،خاطرات محسن رفیقدوست
گفتن ندارد که اگر در این نوشته به نقد و سنجش کارنامه و کارکرد مزاری پرداختهایم، این عمل هیچ گاه به معنای تأیید و تمجید از عملکرد دیگر رهبران و مجموعه ها نیست. اگر گفتهایم مزاری در صراط نامستقیم قدم زد، مفهومش این نیست که صراط دیگر حضرات و جریانها مستقیم بوده است. اغلب بازیگران عرصة سیاست و تحوالت افغانستان و سران تنظیمهای درگیر در منازعات حزبی و قومیِ دهة هفتاد، در خلق این سیه روزی ملی و تشتت و بیسر نوشتی امروزی، شریک و سهیم بوده و هستند؛ منتهی در مقیاس محدودتر. تفاوت ملموسی که میان دو مورد وجود دارد این است که پیروان سایر رهبران تالش نمی کنند تا از آنها موجودات مقدس، شایسته زیارت، دارای معجزه و کرامت و شفا دهنده بسازند و آنان را پدر، سمبل، اسطورة جاوید، ستارة تاریخ، سید الشهداء، تجسم ارزشها، امام، پیامبر بی جبرئیل و ... لقب نمی دهند. اما در مورد مزاری همة این ساخت و سازهای بیرویه و اعطای القاب و عناوین کیلویی، کریمانه و بیدریغ اعمال میشود. تنها عناوینی که هنوز آن مرحوم مفتخر به دریافت آنها نشده، »خدا و جبرئیل« است. اما سایر مقامات مانند: پیامبر، امام، پیشوای مذهب، ولی، معیار حق و باطل و آیت اهلل، سخاوتمندانه برایش اعطاء شده است: هفته نامة وحدت در مقاله ای تحت عنوان »از حسین تا حسین زمان« نوشت: »مزاری پیامبر بیجبرئیل عصر ماست که از حراء تاریخ میآید و سورة انسان بودن انسان محروم 7 و برده و جوالی را در متن نظام اشرافیت زمان به تالوت میگیرد«. »مزاری برای ما یک امام بود و کرامت اولیائی یادگار گذاشت و اعجاز داشت و راه او مذهب 1 ماست«. »و در هر حال موقعیت شهید مزاری معیار جاوید حق و باطل ما در حرکتهای تشکیالتی و 7 حزبی ماست«. 7 )هفته نامه وحدت، ارگان نشراتی حزب وحدت در ایران، شماره 131. 1 )امروز ما، نشریه حزب وحدت )جناح مزاری(